روستای قره کلک

برای معرفی روستای قره کلک

روستای قره کلک

برای معرفی روستای قره کلک

روستای قره کلک

این وبلاگ سعی دارد تا با بهره گیری از مطالب عکس و سایر امکانات معرفی کننده روستای گردشگری و زیبای قره کلک باشد .
شما عزیزان و دنبال کننده های محترم میتوانید مطالب و نوشته ها و عکس های خود را برای ما بفرستید تا در اختیار علاقمندان قرار بگیرد
parviz fazli@gmail.com
09360431509
پرویز فضلی

قره کلک از نگاه سیاوش صادقی

يكشنبه, ۱ فروردين ۱۴۰۰، ۰۱:۳۵ ق.ظ

 

 

 

 

 

در خصوص روستای قره کلک و تاریخ این روستا میتوان مطالب زیادی را نوشت .با توجه به محدودیت ها و مشکلات بسیار اهالی و نبود انسجام در این زمینه اهالی در این مورد زیاد انگیزه ندارند .

 سیاوش صادقی از اهالی باذوق روستای سلطان آباد که زمانی را در قره کلک سپری کرده اما در این مورد بسیار جدی است و مطالب خوبی هم در زمینه می نویسد

در این مطلب توصیف ایشان از قره کلک را با هم میخوانیم

 

در خصوص سوابق وظرفیت های روستای قره کلک از قدیم الایام گفتنی زیاد هست فقط به یک موردش به صورت اختصار اشاره میکنم رودخانه قره کلک که از آغ داغ سرچشمه می گیرد وبا عبور از حاشیه روستاهای بالا دستی قره کلک یعنی روستای طاقچه جیغ وباغچه جیغ و از پایین سمت غربی قره کلک به گذر خود ادامه داده و پس از پیمودن چند کیلومتر ارسمت شمالی روستاهای جبیند و سنی در سمت جنوبی روستای آتش بیگ با قرانقو چای تلاقی و به سمت سد سهند فعلی ادامه مسیر میدهند

 پنجاه شصت سال قبل که موانع غیر طبیعی مثل سد ، سیل بند در مسیر رودخانه قرانقو نبود به برکت دائم الجاری بودن قرانقو و اتصالش به دریاچه خزر  رودخانه قره کلک نیز از وجود انواع ماهیان سردابی بی نصیب نبود اما الان بجای ماهیها این رودخانه جولانگاه قورباغه ها شده است

 در دهه چهل در بالا دست رودخانه قره کلک توسط اهالی زحمتکش وبا مرام آب بندهایی به روش سنتی و چند منظوره از سر حد روستای باغچه جیغ نهر های بزرگی در موازات رودخانه ایجاد کرده بودندتا به منظور تامین آب کشاورزی به سمت روستا به جریان انداخته بودند

یکی از نهرها جهت تامین مصارف مزارع کشت آبی (بونجه وبستان و ..) پایین دست روستا بصورت نوبتی و با برنامه خاص که معمولا در اکثر روستاهای منطقه رایج بوده و هست توسط میرآب ده مشخصا نوبت دهی را برنامه ریزی میکردند در اختیار مالکان مزارع قرار میدادند نهری دیگر که در قره کلک آن زمان تقریبا نقش مهم تری را ایفا میکرد و آب آسیابهای مشهور روستای قره کلک را تامین میکرد ، این آسیاب ها در موازات رودخانه به فاصله تقریبا نیم کیلومتر از همدیگر احداث شده بودند اولی بنام یوخاری دگیرمان تا آنجا که یادم هست آقای صدقعلی مسئول نگهداری وخدمات دهی به مراجعه کنندگان بود

آسیاب دومی که در وسط دو آسیاب دیگر قرار گرفته بود بنام اورتا دگیرمان بود که مسئولیتش با شخصی بنام باباخان بود و باکمک برادرش بنام حسن خان که کمک حال برادرش بود و در چرخاندن آسیاب فوق الذکر که معمولا مراجعاتش نسبتا به دو آسیاب دیگر زیاد بودبا هم اداره میکردند سومین آسیاب که بنام آشاغا دعیرمان بود مسئولیتش با آقای اوستا فیروز بودکه ایشان علاوه بر شغل دگیرمانچی ، نجاری هم می کردند

 علی الحال آنزمان یعنی پنجاه شصت سال پیش که در محال هشترود کمتر روستایی را میشد پیدا کرد که دارای آسیاب باشد ولی در قره کلک سه آسیاب که هرکدام به چند روستای همجوار ونبز به خوداهالی قره کلک که دارای بیشتربن مزارع نسبتا هموار کشت گندم دیمی را در اختیار داشت خدمات آسیابی میداد و هر کدام از این دگیرمانها نسبت به امکانات آنزمان نقش یک کارخانه آرد سازی اما در ابعاد کوچک را ایفا می کردند

 البته با مقایسه اینکه آنزمان آسیاب ها صرفا با آب رودخانه و دو سنگ سنگین دایره ای مدور کار می کردند ولی آسیابهای امروزی با انرژی برق و دستگاههای عظیم مکانیکی کار می کنند

 بزرگان کاملا یادشونه که آب جدا شده از رودخانه توسط نهری بزرگ به سمت محل آسیاب هدایت میشد واز ارتفاع ده پانزده متری توسط یک ناودان چوبی که از تنه درختان بزرگ وکهنسال درست شده بود بصورت عمودی از بالا مثل آبشار که بشدت به روی پره های چوبی آسیاب که در زیر ناودان نصب شده بود می ریخت و در اثر برخورد فشار آب پره های چوبی به چرخش می افتاد و در زیر اتاقک مخصوص مثل چرخ دنده های امروزی متصل به همدیگر نیروی چرخشی ایجاد و این حرکت دورانی را به سنگ روین منتقل میکرد و سنگ بزرگ زیرین ثابت وسنگ روین آسیاب با سرعت زیاد می چرخید و گندمها که در کندول مانندی که در فوقانی سنگها قرار داشت مثل ساعت شنی تدریجا به داخل سوراخ وسط دو سنگ بزرگ آسیاب ریخته میشد وپس از خرد شدن در لای سنگ ها ؛ آرد سفید از لابه لای سنگها به کناره ها پرتاب میشد ودگیرمانچی یا صاحبان گندم آن آردهای بدست آمده را به گونی ها پر وبعد بار الاغ هاشون کرده و راهی روستا های خود میشدند وپس از رسیدن به دیار خود آرد بدست آمده را جهت محفوظ ماندن از هر نوع آفاتی وسالم ماندن رزق وروزی که حاصل زحمات یکساله شان بود در کندول های مخصوص که اغلب در گوشه خانه ها و در نزدیکی مطبخ سرا وتنور تعبیه شده بود نگهداری و تدریجا در پخت نان لواش و فطیر و برای تهیه رشته آش ومصارف گوناگون پخت وپز استفاده میکردند و جالب بود موقع اتمام کار آسیاب کافی بود مسیر نهر آب ورودی را ببندی ومنحرف کنی به باغچه یا به رودخانه تا دستگاه محرکه آسیاب آرام و به اصطلاح خاموش و کار روزانه کارخانه آرد سازی سنتی تعطیل بشه اما متاسفانه در قره کلک امروزی ؛ دیگرآثاری از آن سه دگیرمان سنتی باقی نمانده است ؛مثل اینکه برکت نان ان روزها ونشاط ومهر ومحبت آن سفره های دورهمی با دگیرمان ودگیرمانچی عجین بود وباهم به تاریخ پیوستند

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۰/۰۱/۰۱
پرویز فضلی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی